یک مکان مناسب برای شروع ، در حال تغییر الگوی تولید و مصرف مواد غذایی در اروپا صنعتی است. به طور سنتی ، کشورها دوست داشتند از نظر غذا خودکفا باشند. اما در انگلیس قرن نوزدهم ، خودکفایی در مواد غذایی به معنای پایین آمدن سطح زندگی و درگیری اجتماعی بود. چرا اینطور بود؟
رشد جمعیت از اواخر قرن هجدهم باعث افزایش تقاضا برای دانه های غذایی در انگلیس شده است. با گسترش مراکز شهری و افزایش صنعت ، تقاضا برای محصولات کشاورزی بالا رفت و باعث افزایش قیمت دانه های غذایی شد. تحت فشار گروه های زمینی ، دولت نیز واردات ذرت را محدود کرد. قوانینی که به دولت اجازه می دهد این کار را انجام دهد ، معمولاً به عنوان “قوانین ذرت” شناخته می شد. ناراضی از قیمت بالای مواد غذایی ، صنعتگران و ساکنان شهری مجبور به لغو قوانین ذرت شدند.
پس از برطرف شدن قوانین ذرت ، می توان مواد غذایی را به انگلیس ارزان تر از آنچه در داخل کشور تولید می شود وارد کرد. کشاورزی انگلیس قادر به رقابت با واردات نبود. اکنون مناطق وسیعی از زمین بدون فرهنگ باقی مانده و هزاران زن و مرد از کار خارج شدند. آنها به شهرها می چرخیدند یا به خارج از کشور مهاجرت کردند.
با کاهش قیمت مواد غذایی ، مصرف در انگلیس افزایش یافت. از اواسط قرن نوزدهم ، رشد سریع صنعتی در انگلیس نیز منجر به درآمد بالاتر و بنابراین واردات بیشتر مواد غذایی شد. در سراسر جهان – در اروپای شرقی ، روسیه ، آمریکا و استرالیا – سرزمین ها پاکسازی شدند و تولید مواد غذایی برای برآورده کردن تقاضای انگلیس گسترش یافت.
صرفاً برای پاک کردن اراضی برای کشاورزی کافی نبود. راه آهن برای پیوند مناطق کشاورزی به بنادر مورد نیاز بود. بندرهای جدید باید ساخته می شدند و قدیمی ها برای حمل و نقل محموله های جدید گسترش می یافتند. مردم مجبور بودند در سرزمین ها مستقر شوند تا آنها را تحت کشت قرار دهند. این به معنای ساخت خانه ها و شهرک ها بود. همه این فعالیت ها به نوبه خود به سرمایه و نیروی کار نیاز داشتند. سرمایه از مراکز مالی مانند لندن جریان داشت. تقاضا برای نیروی کار در مکانهایی که نیروی کار در کمبود – مانند آمریکا و استرالیا – منجر به مهاجرت بیشتر شد.
نزدیک به 50 میلیون نفر در قرن نوزدهم از اروپا به آمریکا و استرالیا مهاجرت کردند. تخمین زده می شود که در سراسر جهان حدود 150 میلیون نفر خانه های خود را ترک کرده اند ، از اقیانوس ها عبور کرده اند و مسافت های وسیعی را برای جستجوی آینده بهتر از زمین دارند.
بنابراین تا سال 1890 ، یک اقتصاد جهانی کشاورزی شکل گرفته بود ، همراه با تغییرات پیچیده در الگوهای حرکت کارگری ، جریان سرمایه ، بوم شناسی و غذای فناوری دیگر از یک دهکده یا شهر مجاور ناشی نمی شد ، بلکه از هزاران مایل دورتر. این کشور توسط دهقانی که سرزمین خود را به سر می برد ، رشد نکرده است ، بلکه توسط یک کارگر کشاورزی ، شاید اخیراً وارد شده است ، که اکنون در یک مزرعه بزرگ کار می کرد که فقط یک نسل قبل به احتمال زیاد یک جنگل بوده است. این جاده توسط راه آهن ، ساخته شده برای همین منظور و کشتی هایی که در این دهه ها به طور فزاینده ای توسط کارگران کم درآمد از جنوب اروپا ، آسیا ، آفریقا و کارائیب ساخته می شدند ، حمل می شد.
برخی از این تغییر چشمگیر ، گرچه در مقیاس کوچکتر ، در خانه نزدیک به West Punjab رخ داده است. در اینجا دولت هند انگلیس شبکه ای از کانال های آبیاری را برای تبدیل ضایعات نیمه Desert به اراضی کشاورزی حاصلخیز که می تواند گندم و پنبه ای برای صادرات ایجاد کند ، ساخته است. مستعمرات کانال ، به عنوان مناطقی که توسط کانال های جدید خوانده می شدند ، توسط دهقانان از سایر مناطق Punjab مستقر شدند.
البته غذا صرفاً نمونه ای است. یک داستان مشابه را می توان برای پنبه روایت کرد ، که کشت آن در سراسر جهان برای تغذیه کارخانه های نساجی انگلیس گسترش یافته است. یا لاستیک در واقع ، تخصص منطقه ای به سرعت در تولید کالاها توسعه یافته است ، که بین سالهای 1820 تا 1914 تجارت جهانی 25 تا 40 بار چندین برابر شده است. تقریباً 60 درصد از این تجارت شامل “محصولات اولیه” – یعنی محصولات کشاورزی مانند گندم و پنبه و مواد معدنی مانند زغال سنگ است.
Language: Persian