شورش در حومه شهر هند

از شهرها ، جنبش عدم همکاری به حومه شهر گسترش یافته است. این مبارزات دهقانان و قبایل که در سالهای پس از جنگ در مناطق مختلف هند در حال توسعه بودند ، به هم پیوسته بود.

در Awadh ، دهقانان توسط بابا رامچندرا-سانیاسی هدایت می شدند که پیش از این به عنوان یک کارگر محاصره شده به فیجی رفته بودند. این جنبش در اینجا علیه تالوكدارها و صاحبخانه ها بود كه از دهقانان خواستار اجاره های فراوان و انواع دیگر دیگری بودند. دهقانان مجبور بودند گدایی را انجام دهند و بدون هیچ گونه پرداختی در مزارع صاحبخانه کار کنند. به عنوان مستاجر ، آنها امنیت تصدی نداشتند و مرتباً از آن اخراج می شدند تا بتوانند حق بر سرزمین اجاره ای را بدست آورند. جنبش دهقانان خواستار کاهش درآمد ، لغو بیگ و تحریم اجتماعی صاحبخانه های سرکوبگر شد. در بسیاری از نقاط دست های Nai-Dhobi توسط Panchayats برای محرومیت صاحبخانه ها از خدمات حتی آرایشگران و دستشویی ها برگزار شد. در ژوئن سال 1920 ، Jawaharlal Nehru شروع به رفتن به روستاهای Awadh ، صحبت با Lagers و تلاش برای درک نارضایتی های آنها کرد. تا ماه اکتبر ، Oudh Kisan Sabha به سرپرستی Jawaharlal Nehru ، Baba Ramchandra و چند نفر دیگر برپا شد. طی یک ماه ، بیش از 300 شعبه در روستاهای اطراف منطقه تنظیم شده بود. بنابراین ، هنگامی که جنبش غیر همکاری از سال بعد آغاز شد ، تلاش کنگره ادغام مبارزات دهقان Awadh در تک آهنگ گسترده تر بود. با این حال ، جنبش دهقانان به شکلی شکل گرفت که رهبری کنگره از آن ناراضی بود. با گسترش این جنبش در سال 1921 ، به خانه های تالوکدار و بازرگانان مورد حمله قرار گرفتند ، بازارها غارت شدند و غلات دانه ای به دست آمد. در بسیاری از نقاط رهبران محلی به دهقانان گفتند که گاندیجی اعلام کرده است که بنابراین مالیات پرداخت می شود و زمین قرار است در میان پووها توزیع شود. نام Mahatma برای تحریم و آرمان ها مورد استفاده قرار گرفت.

منبع ب

 در 6 ژانویه سال 1921 ، پلیس در استان های یونایتد به سمت دهقانان در نزدیکی رائه بارلی شلیک کرد. Jawaharlal نهرو می خواست به محل شلیک برود ، اما توسط پلیس متوقف شد. نهرو با عصبانیت و عصبانی ، خطاب به دهقانانی که در اطراف او جمع شده بودند. اینگونه است که وی بعداً این جلسه را توصیف کرد: آنها به عنوان مردهای شجاع رفتار کردند ، در مقابل خطر آرام و ناپدید شدند. من نمی دانم که آنها چه احساسی دارند اما می دانم احساسات من چیست. برای لحظه ای خون من بالا بود ، عدم خشونت تقریباً فراموش شد – اما فقط برای یک لحظه. به دنبال رهبر بزرگ ، که با نیکی خداوند فرستاده شده است تا ما را به سمت پیروزی سوق دهد ، به من رسید ، و من دیدم که کیان در نزدیکی من نشسته و در نزدیکی من ایستاده است ، کمتر هیجان زده ، صلح آمیز تر از من – و لحظه ضعف می گذرد! به همه فروتنانه در مورد عدم خشونت – من به درس بیشتر از آنها احتیاج داشتم – و آنها به من توجه کردند و به طور مسالمت آمیز پراکنده شدند. “

دهقانان قبیله ای پیام مهاتما گاندی و ایده سواراج را به روشی دیگر تفسیر کردند. به عنوان مثال ، در تپه های گودم آندرا پرادش ، یک جنبش چریکی مبارز در اوایل دهه 1920 گسترش یافت- نه نوعی مبارزه که کنگره می تواند تصویب کند. در اینجا ، مانند سایر مناطق جنگلی ، دولت استعمار مناطق جنگلی بزرگی را بسته بود و مانع از ورود مردم به جنگل ها می شد تا گاوهای خود را چرند ، یا چوب و میوه های سوخت را جمع کنند. این باعث خشم مردم تپه شد. نه تنها معیشت آنها تحت تأثیر قرار گرفت بلکه احساس می کرد که حقوق سنتی آنها رد می شود. هنگامی که دولت مجبور شد آنها را مجبور به مشارکت در Begar برای ساخت جاده کند ، مردم تپه شورش کردند. شخصی که برای رهبری آنها آمده بود چهره جالبی بود. Alluri Sitaram Raju ادعا کرد که او انواع مختلفی از قدرت های خاص را دارد: او می تواند پیش بینی های نجومی درست را انجام دهد و مردم را شفا دهد و حتی می تواند حتی عکس های گلوله ای نیز زنده بماند. شورشیان با اسیر راجو ، اعلام کردند که او تجسم خدا است. راجو از عظمت مهاتما گاندی صحبت کرد ، گفت که وی از جنبش عدم همکاری الهام گرفته است و مردم را ترغیب می کند که خدی را بپوشند و از نوشیدن خودداری کنند ، اما در عین حال او ادعا کرد که هند فقط با استفاده از زور و نه خشونت می تواند آزاد شود. شورشیان گودم به ایستگاه های پلیس حمله کردند ، سعی کردند مقامات انگلیس را به قتل برسانند و برای دستیابی به سواراج به جنگ چریکی رفتند. راجو در سال 1924 اسیر و اعدام شد و با گذشت زمان به یک قهرمان عامیانه تبدیل شد.

  Language: Persian